در توصیف کریم امامی، مردی که الگوی نشریات ادبی بود
تاریخ انتشار: ۱۸ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۴۴۵۶۶۵
او هشت شماره مجلۀ «کتاب امروز» را، که بعدها الگوی بسیاری از نشریات ادبی شد، در دهۀ ۱۳۵۰، در مؤسسۀ فرانکلین سردبیری و منتشر کرد.
عبدالحسین آذرنگ در توصیف او نوشته بود؛ استانداردگراست؛ کریم امامی، مردی بود که کار گریزان، کارشکنان و زدوبندچیها نتوانستند با او کار کنند، یا اینکه دشمن او شدند.
۱۷ سال پیش در چنین روزی بود که سرطان خون او را به کوچی همیشگی وادار کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کریم امامی که در پنجم خرداد ۱۳۰۹ متولد شد، منتقد هنری، فرهنگنویس، روزنامهنگار، مترجم آثار هنری و ادبی و تاریخی، نظریهپرداز ترجمه و نشر، مدیر گروه ویرایش مؤسسۀ فرانکلین، پایهگذار و مدیر گروه ویرایش انتشارات سروش، سردبیر روزنامۀ «کیهان انگلیسی» (در دهۀ ۱۳۵۰) و کتابفروش بود. او هشت شماره مجلۀ «کتاب امروز» را، که بعدها الگوی بسیاری از نشریات ادبی شد، در دهۀ ۱۳۵۰، در مؤسسۀ فرانکلین سردبیری و منتشر کرد.
از ترجمههایش «گَتسبی بزرگ» نوشتۀ اسکات فیتزجرالد (انتشارات نیلوفر) و «ایرانیان در میان انگلیسیها» اثر دنیس رایت (نشر نو) است و از تألیفاتش فرهنگ فارسی به انگلیسی «کیمیا» (انتشارات فرهنگ معاصر). «فن و هنر عکاسی»، نوشتۀ هادی شفائیه، و «فرهنگ انگلیسی به فارسیِ» سلیمان حَییم از ویراستههای اوست. امامی، به روش آموزشِ دستیاری، عدهای از برجستهترین ویراستاران و نسخهپردازان نسل بعد از خود را پرورش داد، از جمله عبدالحسین آذرنگ، اصغر مهرپرور، حسین ایوبیزاده. کریم امامی در اواخر دهۀ ۱۳۶۰، «جامعۀ ویراستاران ایران» را تشکیل داد که به مرحلۀ تأسیس و عضوگیری نرسید.
عبدالحسین آذرنگ (نویسنده، پژوهشگر، مترجم و ویراستار) ،در توصیف کریم امامی نوشته است، («کریم امامی در نشر و ویرایش»، بخارا، شمارۀ ۵۳، تیر و مرداد ۱۳۸۵): «کریم امامی چندگاهی ویراستاری کرد، اما به لحاظ تسلط چشمگیرش به زبان انگلیسی، برخورداری از هوش و حافظۀ کمنظیر، دقت و امانت فوقالعاده و تواناییهای ذهنی و شخصیتی دیگر و تسلطی که به سرعت بر جنبههای تولید کتاب یافته بود، مدیر ادیتوریال، و به اصطلاح امروز مدیر ویرایشگاه یا بخش ویرایش و تولید فرهنگی موسسه انتشارات فرانکلین شد که در آن زمان تنها تشکیلات سازمانیافته و منسجم تولید کتاب بر پایۀ معیارهای نزدیک به ضوابط حاکم بر موسسههای انتشاراتی بود. البته آن تشکیلات به سبب بدی مدیریت و دور شدن از اصول نخستین خود درست کار نمیکرد و کریم امامی بهرغم چند مانع بزرگ، در مدت نبستاً کوتاهی توانست تشکیلات راکد و عاطل را به کار بیاندازد و سپس با جذب و پرورش شماری علاقهمند، محیط را برای تولید کتاب بر پایۀ استانداردهای جهانی، در کشورهای در حال توسعه یا نزدیک به آن، فراهم سازد. امامی در حوزهای که کار میکرد استانداردگرا بود و استانداردگرایان، همگی و هرکجا که هستند، خود را عموما ملزم میبینند قوانین و ضوابط را بر کار حاکم کنند و پیداست که این التزام، نخست از همه خود را در حوزۀ مدیریت نشان میدهد، و نیک پیداست که کار گریزان، کارشکنان و زدوبندچیها نتوانستند با امامی کار کنند، یا اینکه دشمن او شدند؛ هرچند که امامی اساساَ اهل درگیری و برخورد نبود و تا میتوانست تنش را از محیط کار دور میکرد.»
او باور دارد که امامی مکتب یا اسلوب خاص خود را در نشر داشت، چنان که نوشته است (همان): «به هر ترتیب او پس از مدتی توانست در نشر آثار موسسه متبوعش تحولی به وجود آورد که اگر ویژگیهای این تحول را بازبشناسیم و کنار هم قرار بدهیم، پدیدهای ظاهر میشود که شاید بتوانیم عنوان «مکتب امامی در نشر» یا عنوان متواضعانهتر «اسلوب یا سبک امامی در نشر» را بر آن بگذاریم. عناصر اصلی بهکارگرفتهشده در این مکتب یا اسلوب عبارت است از دقت فنی و گاه افراطی در جزئیات، کمالجویی تا سر حد استانداردهای جهانی نشر، ذوق سلیم و فهم متعارف، هنر و معیارهای زیباییشناختی، گاه ابتکار و نوآوری،توجه به جنبههای کاربردی و برخی نکات ریز دیگر.»
کریم امامی در بحث ویرایش ترجمه باور داشت «ویراستاری که با اثر ترجمهشده مواجه میشود ظاهراً کارش آسانتر است»، او میگفت: «ویراستار با استفاده از کتاب اصلی راه را بهتر میبیند و لغزشهای مترجم را زودتر میتواند تشخیص دهد. چنین ویراستاری نه تنها باید به اندازۀ کافی زباندان باشد، بلکه از موضوع کتاب هم سررشته داشته باشد. اگر ویراستاری به موضوع کتاب وارد نباشد، بهتر است از ویرایش ترجمه عذر بخواهد و کار را به شخصِ واردتری بسپارد. به نظر من، ویراستاری که روی متون ترجمهشده کار میکند لازم است حتماً خودش تجربۀ ترجمه داشته باشد، حداقل بهخاطر اینکه بداند حدّ و حدود کار چیست و چه چیزهایی را میتوان و چه چیزهایی را نمیتوان به فارسی برگرداند. و البته لازم است که مترجم و ویراستار تصور واحدی از کار ترجمه داشته باشند چون، در غیر این صورت، دخالت ویراستار در کار مترجم به جایی خواهد رسید که خود او، به نام ویرایش، کتاب را دوباره به فارسی ترجمه خواهد کرد. و این کار به هیچ وجه درست نیست.» (کریم امامی، «ترجمه هایی در ویرایش»، «مسائل نثر فارسی» (مجموعۀ سخنرانیهای اولین سمینار نگارش فارسی)، تهران، مرکز نشر دانشگاهی ، ص ۱۴۴.)
۵۷۲۴۴
کد خبر 1649397منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: رسانه روزنامه نگاری کریم امامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۴۴۵۶۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چاپ ترجمه کتاب اقتصاددان آمریکایی درباره تحول در رفتار
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «چگونه متحول شویم؟ علم تغییر از کسی که هستید به کسی که میخواهید باشید» نوشته کیتی میلکمن بهتازگی با ترجمه نرگس حقمرادی و فاطمه حقمرادی توسط موسسه فرهنگی دکسا منتشر و راهی بازار نشر شده است.
کیتی میلکمن نویسنده اینکتاب، اقتصاددان و پژوهشگر آمریکایی است که بهخاطر نوشتن کتاب «چگونه تغییر کنیم؟» یا «چگونه متحول شویم؟» شناخته میشود. او درباره نوشتن اینکتاب میگوید وقتی دانشجوی کارشناسی بوده و بعدها دانشجوی دکترای مهندسی، مشکلات انسانی که او و دوستانش نمیتوانستند از آنها چشمپوشی کنند، عمیقا آزارش میدادهاند. میلکمن میگوید همیشه برایش سوال بوده چرا نمیتواند دست از سریال «گمشده» (لاست) بردارد و برای امتحاناتش درس بخواند؟ یا اینکه چرا نمیتوانسته خود را مقید کند به باشگاه برود و چرا هماتاقیهایش همیشه انجام تکالیفشان را تا دقیقه آخر به تعویق میاندازند و بهجای وعده غذایی هلههوله میخورند؟
مولف کتاب پیشرو میگوید «یکروز، در طول دوره تحصیلی خود در کلاس اقتصاد خرد، با اقتصاد رفتاری آشنا شدم؛ اقتصاد رفتاری به بررسی رفتار مردم در زمینه تصمیمهای ناقص میپردازد. در ایندرس «نظریه تلنگر» را شناختم که در آن تلنگر عاملی برای تحریک افراد به سوی انتخابهای بهتر است. از نظر کاس سانستین و ریچارد تیلر بنیانگذاران «جنبش تلنگر»، انسانها تصمیمهای ناقصی میگیرند؛ در اینمیان مدیران و سیاستگذاران میتوانند و باید به آنها کمک کنند تا از اشتباههای رایج جلوگیری شود. ایده جنبش این بود که با تشویق افراد به سمت انتخابهای هدفمند و بهتر (مثلا در کافهها بهجای غذاهای ناسالم و هلههوله، غذای سالم در معرض دید مشتریان قرار بگیرد، یا برای تشویق مردم به کمکهای دولتی روند کاغذبازی خذف یا کم شود)، میتوان سطح زندگی آنها را بدون هیچ هزینهای و بدون محدودکردن آزادیشان بهبود بخشید.»
میلکمن میگوید با آشنایی با اینفضا، شروع به کار و مطالعه کرده و ساعتهای بیداری خود را به بررسی مقالات تحقیقاتی قدیمی و جدید علم تغییر رفتار اختصاص داده است. به اینترتیب کتاب «چگونه متحول شویم؟» متولد شده است. او در اینکتاب عوامل تحول و موانع آن را معرفی میکند.
کتاب پیشرو ۸ فصل دارد که بهترتیب عبارتاند از: شروع، تکانشگری، به تعویق انداختن، فراموشکاری، تنبلی، اطمینان، انطباق، تغییرات خوب.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
گرچه همه دوست دارند خودشان را در دسته «مردمان پیشرفته» بگذارند، جهان پر از «سادهلوح» است. اینحقیقت، در کنار ترس از شکستهای هزینهدار، بهترین توضیح برای اینمساله است که، گرچه ابزار تعهد پولی بسیار موثر است، خیلیها حاضر به استفاده از آن نیستند. سادهلوحان هنوز به ایننتیجه نرسیدهاند که ابزارهای تعهد، گرچه از دور عجیب به نظر میآیند، ابزارهای قدرتمندی برای مهار مشکلات خودکنترلی هستند. اگر اینطور نبود، اگر همه مردم جهان پیشرفته بودند، هر روز میدیدیم عده زیادی از دکتر، مربی و مشاور تغذیهشان درخواست میکردند برایشان یک ابزار تعهد برنامهریزی کند و البته، اگر جهان پر بود از مردمان پیشرفته، برای حل مشکلات افراد فقط کافی بود به آنها یک ابزار تعهد پیشنهاد بدهیم تا در برابر وسوسههایشان مقاومت کنند. اگر همه ما مردمانی پیشرفته بودیم کسانی که به ابزار تعهد نیاز داشتند از آن استفاده میکردند و کسانی که نیاز نداشتند به زندگیشان با خوشحالی ادامه میدادند. در چنین جهانی، هم به محدودیتهایی نظیر ممنوعیت نوشیدن حین رانندگی، یا جریمههای رانندگی نیازی نخواهیم داشت.
اینکتاب با ۲۲۸ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۲۱۰ هزار تومان منتشر شده است.
کد خبر 6097988 صادق وفایی